داستان فیلم
جسی و سلین را در یونان میبینیم. تقریباً بیست سال از زمانی که برای اولین بار آنها یکدیگر را در قطاری به مقصد وین ملاقات کردند گذشتهاست. اکنون شاهد عشقی هستیم که غبار سالیان زندگی مشترک بر آن نشستهاست
جسی و سلین را در یونان میبینیم. تقریباً بیست سال از زمانی که برای اولین بار آنها یکدیگر را در قطاری به مقصد وین ملاقات کردند گذشتهاست. اکنون شاهد عشقی هستیم که غبار سالیان زندگی مشترک بر آن نشستهاست
before midnight
درباره فیلم:
سه گانه قبل از ریچارد لینکلیتر (قبل از طلوع، قبل از غروب، قبل از نیمه شب) به نظر می آید که در همان مسیری قدم گذاشته است که سری فیلم های بالا ساخته مایکل آپتد رفته بود: اکتشاف در شرایط انسان در طول زمان. وقتی لینکلیتر و بازیگرانش اتان هاوک و جولی دلپی در سال 1995 قبل از طلوع را ساختند، اصلاً فکرش را هم نمی کردیم که این فیلم، قسمتی از یک برنامه طولانی است. قرار بود که یک فیلم یک قسمتی باشد و شاید رمانتیک ترین فیلم دهه قبل بود. یک پایان لذت بخش مبهم که با حس ترحم برای هر دوی کاراکترها همراه شده بود (حس ترحم هم از سوی عواملی که در فیلم شرکت داشتند و هم از سوی تماشاچیان). و همه این ها باعث شد که لینکلیتر، هاوک و دلپی، 9 سال بعد، با جسی و سلین دیدار تازه کنند.
و حالا دنباله قسمت دوم، به ما این اجازه را می دهد که ببینیم این کاراکترها از سال 2004 چه تغییراتی کرده اند.
نقد و نظرات منتقدین و صاحبنظران:
خصوصیت مهم و نیرومند قبل از نیمه شب در این است که چقدر همه چیز واقعی احساس می شود! مکالمه محوری رودرو بین جسی و سلین در اتاق هتل، بسیار قدرتمند و درونی است چرا که جهان شمول است. یک نسخه هالیوودی از مشاجرات زن و شوهری را نشانمان نمی دهد. در فراز و فرودهای این مشاجره نه افراط شده نه تفریط. (منبع سایت نقد فارسی)