خلاصه داستان: با کمک یک ولگرد بینظم ثروتمند، یک ولگرد چشم شبنم که عاشق یک دختر گل فروش نا بینا شده است، پول جمع میکند تا بتواند از نظر پزشکی به او کمک کند.
خلاصه داستان: یک کاوشگر به امید اینکه بتواند ثروت خود را به دست بیاورد، در جریان هجوم طلا در دهه 1890 به کلوندایک می رود و با دختری که در سالن رقص می بیند مورد ضرب و شتم قرار می گیرد...