نام فیلم : The Godfather
نام فارسی : پدرخوانده
کارگردان : فرانسیس فورد کاپولا
بازیگران اصلی : مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان
ژانر : جنایی، درام
محصول : آمریکا
سال : 1972
زمان : 175 دقیقه
درجه سنی : 17+
امتیاز : 9.2/10 (جزو 250 فیلم برتر imdb)
نقد فیلم :
الان ساعت از 1 بعد از ظهر گذشته است و من به تازگی تماشای فیلم «پدرخوانده» فرانسیس فورد کاپولا را تمام کردم. احتمالا باید برم بخوابم دیر وقت است و فردا باید کمی زود بیدار شوم. اما آنقدر زود نیست که نوشتن این سطور را به تعویق بیندازیم. اکنون که آن را سه بار دیدهام، فرصت به اشتراک گذاشتن افکارم و بینشهای تازهشده پیشنهاد خوبی برای نشستن است.
پس تحمل کن
این فیلم خیلی خوب کار می کند زیرا در دنیای زیرینی اتفاق می افتد که ما آنقدر در آن جا افتاده ایم که حتی آن را مشاهده نمی کنیم.
کاپولا ما را مستقیماً در مرکز نامطلوب جامعه ای قرار می دهد که مسلماً توسط جنایتکاران برای جنایتکاران ساخته شده است. همچنین دلیل استقبال از آن است.
ما توسط ساکنان آن احاطه شدهایم – قاتلان خونسرد، مردانی که جنایت را مانند یک شغل 9 تا 5 میبینند که خود را به عنوان مردان شرافتمند نشان میدهند. و منظورم مردهاییست که از بیرون فقط شاهد جلوه های هولناک و آزاردهنده اعمال سنجیده آنها بودیم.
اما حتی عمیق تر از این هم می رود. همه چیز حول محور خانواده کورلئونه به رهبری دون ویتو کورلئونه (مارلون براندو) می چرخد.
او صادق ترین این مردان است که درست روی لبه می نشیند. اما برای افرادی مثل او که به طور کامل این دنیا را در آغوش نمی گیرند، آسان نیست.
او تا زمانی که کاملا ضروری نباشد از درگیری اجتناب می کند. او مردی است که با اصول اخلاقی تعریف شده است.
در ابتدا صحنه ای وجود دارد که در آن، در روز عروسی دخترش، یکی از همکارانش، لوکا براسی (لنی مونتانا) سخنرانی خود را تمرین می کند که قرار است هنگام ملاقات با دون به او بدهد. صحنه با این دو خنده دار و تقریباً شایان ستایش است. نمیتوانستم با هر دوی آنها همدردی نکنم و متوجه شدم که برای دو اوباش گرمی میکنم. حتی ناگفته نماند که لنی مونتانا یک قاتل واقعی اوباش بود و وقتی این خط را گفت واقعا عصبی بود.
هرچه بیشتر تماشا می کردم بیشتر متوجه می شدم که این جامعه چقدر پیچیده و بی رحم است و چقدر قدرت دارد هر کسی را برای تماس با آن فاسد کند.
بهترین نمونه کوچکترین پسر کورلئونه، مایکل (آل پاچینو) است. او برای عروسی خواهرش به خانه برمیگردد در حالی که یک قهرمان جنگ با دوست دختر قدیمیاش، کی آدامز (دایان کیتون) لباس میپوشد. در ابتدا، او از این دنیای زیرین دوری میکند، اما ضرورت، قرار گرفتن در معرض دست اول و فقط ماهیت جذاب شیطانی آن او را به خود جذب میکند.
هرچه در فیلم جلوتر میرویم، تغییر تکاندهنده است و هر فرد خارجی که تا به حال به او نزدیک شده، آلوده میشود. یک راه یا دیگری اگر از آن جان سالم به در ببرند، به همان اندازه که ما بیننده هستیم، جذب می شوند.
در داخل، کاپولا خانواده را به طور کامل در معرض دید ما قرار می دهد، با رویکرد شخصی جسورانه و ما شاهد هر بحث، هر انتخاب هوشمند محاسبه شده هستیم.
جنایت صرفاً به این دلیل انجام می شود که ماهیت کار آنهاست و ما را در کنار آنها روی صندلی می نشانند، بنابراین به راحتی ارتباط برقرار می کنیم.
برای ما، آنها بچه های خوب هستند، خانواده های رقیب بچه های بد هستند. این بزرگترین شاهکاری است که این فیلم توانست در دنیایی پر از آدمهای بد، آدمهای خوب و بد را از هم جدا کند.
این فیلمی با ظرافت بی نظیر است. هیچ فیلم دیگری به خوبی خود را حفظ نمی کند. هیچ فیلم دیگری با این دقت و توجه و کامل ساخته نشده است. لایه های زیادی وجود دارد که من احتمالاً آنها را از دست داده ام و شاید هرگز متوجه آنها نخواهم شد. اما من آنها را احساس کردم.
کاری که کارگردان فرانسیس فورد کاپولا و شریک جنایی او (انتخاب کلمات ضعیف، متاسفم) ماریو پوزو انجام دادند، چیزی کمتر از یک قطعه سینمای مرجع جاودانه نیست که تأثیر آن بر اختراع مجدد چرخ نیست، بلکه به کمال رساندن آن به حداکثر مطلق است.
بیشتر شاهکارها به خاطر مشارکت های تاریخی شان به یادگار مانده اند. «همشهری کین» بزرگترین گام را به شکل هنری آورد، همان کارهایی که «بر باد رفته» یا «2001: یک ادیسه فضایی» انجام داد. «پدرخوانده» یکی از معدود فیلمهایی است که صرفاً به این دلیل که خوب هستند و من نمیتوانم دستاورد بزرگتری را تصور کنم، به یاد میماند.
(منبع imdb)
برای دانلود فیلم پدرخوانده 1 کلیک کنید