خلاصه داستان: پس از یافتن یک تفنگ قدیمی، پسر جوانی به جنبش مقاومت شوروی علیه نیروهای بی رحم آلمانی می پیوندد و وحشت های جنگ جهانی دوم را تجربه می کند...
خلاصه داستان: ارتش روسیه یک کاشف را به سفری به بیابان برفی سیبری می فرستد. او در آنجا دچار حادثه شده و توسط یک شکارچی خشن نجات یافته و با او که یک شکارچی باتجربه محلی است دوست می شود.
سالها بعد هنگامی که او به عنوان رئیس یک گروه بزرگتر بازمیگردد، دوستی خود را با مرد جنگلی تجدید میکند.
شکارچی در مییابد که وقتی کاشف او را به سمت تمدن همراهی میکند،اطلاعات طبیعت به او کمک نمیکنند.