خلاصه داستان: با مریض بودن همسرش، پدری که در حال مبارزه است، یک هوش مصنوعی واقعی به خانه می آورد، فقط برای اینکه کمک جدید خودآگاهش بخواهد همه چیزهایی را که خانواده جدیدش ارائه می دهند بخواهد... مثل محبت صاحبش و او برای به دست آوردن آن می کشد.
خلاصه داستان: زنی به امید ادامه دادن به خانه برمی گردد، اما وقتی کسی سعی می کند از پیشنهاد غافلگیرکننده دوست پسرش، حتی از طریق قتل، جلوگیری کند، خود را در حال مبارزه برای بقا در بیابان می بیند.
خلاصه داستان: فیلم شامل سه قصهٔ متمایز است که به وسیلهٔ بروز یک سانحهٔ تصادف رانندگی در مکزیکو سیتی به یکدیگر پیوند مییابند و در عین حال هر یک از سه داستان فیلم بطور مستقل نیز، بازتابهایی از جفاکاری انسانها نسبت به یکدیگر و همینطور نسبت به حیوانات (سگها) در خود دارند و نشان میدهند که چگونه زندگی در تاریکی و تباهی جریان دارد.
خلاصه داستان: پس از یافتن یک تفنگ قدیمی، پسر جوانی به جنبش مقاومت شوروی علیه نیروهای بی رحم آلمانی می پیوندد و وحشت های جنگ جهانی دوم را تجربه می کند...
خلاصه داستان: یک افسر پلیس شهر نیویورک تلاش می کند تا همسر جدا شده خود و چندین نفر دیگر را که در یک جشن کریسمس در ناکاتومی پلازا در لس آنجلس توسط تروریست ها گروگان گرفته شده بودند را نجات دهد...