خلاصه داستان: یک امام مشهور از آناتولی آناتولیا با پیمانکار احمد وارد رقابت می شود تا رئیس یک باشگاه فوتبال شود که "Doganspor" نامیده می شود ، و امام نیز به عنوان مهمان در یک برنامه تلویزیونی ظاهر می شود تا به سؤالات خنده دار پاسخ دهد ...
خلاصه داستان: سرآشپز و صاحب رستوران، سینا بورا، در یکی از شلوغترین شبهای کاریاش با چالشهای شخصی و حرفهای روبهرو میشود. جراحی اضطراری پدرش، تنش میان کارکنان و نقشههای استاد سابقش، رنزو، برای تصاحب رستوران، سینا را وادار میکند تا تصمیمهای دشواری بگیرد.
خلاصه داستان: پس از یک تراژدی، پدری که بهتازگی با پسرش دوباره متحد شده است، با چالشهای شروعی جدید مواجه میشوند. آیا آنها میتوانند جای خالی همسر و مادر عزیزشان را پر کنند؟
خلاصه داستان: ملیسا، مادری مجرد و پیشخدمت، زندگی شادی با پسرش جان دارد. اما با تشخیص بیماری لاعلاج، او تنها پنج ماه فرصت زندگی دارد و نگران آینده پسرش پس از مرگ خود است ...
خلاصه داستان: وقایع پرتنش زمانی رخ میدهند که فکریه، بیوهی جوانی که در روزهای پایانی امپراتوری عثمانی به اجبار با ناشیت نفی افندی ازدواج کرده است، تلاش میکند معما را حل کند...