خلاصه داستان: این فیلم داستان جستجوی کاپیتان جک اسپارو، یک دزد دریایی باهوش، و ویل ترنر، آهنگر ماهر است که در جستجوی الیزابت سوان هستند. الیزابت، دختر فرماندار و عشق زندگی ویل، توسط کاپیتان باربوسا مخوف ربوده شده است. آنها کمی می دانند، اما باربوسا خشن و باهوش نفرین شده است.
او، همراه با خدمه بزرگش، تحت یک نفرین باستانی قرار دارند، محکوم به زندگی و مرگ برای ابدیت هستند.
.مگر اینکه قربانی خون شود
خلاصه داستان: چهار سال پس از نابودی Isla Nublar، دایناسورها اکنون در کنار انسان ها در سراسر جهان زندگی می کنند - و شکار می کنند. این تعادل شکننده آینده را تغییر میدهد و یکبار برای همیشه تعیین میکند که آیا انسانها قرار است شکارچیان اوج سیارهای باقی بمانند که اکنون با ترسناکترین مخلوقات تاریخ در عصر جدید مشترک هستند یا خیر.
خلاصه داستان: هنگامی که وضعیت قرمز صادر شده توسط اینترپل در بالاترین سطح برای شکار و دستگیری خطرناک ترین افراد تحت تعقیب جهان منتشر میشود.
جان هارتلی (دواین جانسون) مدیر ارشد افبیآی درگیر این پرونده است. تعقیب جهانی او، او را در میانه دزدی جسورانه قرار میدهد. جایی که مجبور می شود با بزرگترین دزد هنر جهان، نولان بوث (رایان رینولدز) شریک شود تا تحت تعقیب ترین دزد آثار هنری جهان، "اسقف" (گال گدوت) را بگیرد. ماجراجویی بلند پروازی که در پی میآید، این سه نفر را در سراسر جهان، زمین رقص، به دام افتاده در یک زندان منزوی، به جنگل و بدتر از همه برای آنها، دائماً در شرکت یکدیگر میبرد.
خلاصه داستان: این فیلم داستان سرباز شجاع هندی برنده جایزه PVC است - سروان ویکرام باترا ، که در جنگ کارگیل در سال 1999 به شهرت رسید. روحیه تسلیم ناپذیر او و شجاعت بی پایان او در تعقیب سربازان پاکستانی از قلمرو هند کمک کرد. بی نهایت در هند در نهایت در جنگ کارگیل در 1999 برنده شد.
خلاصه داستان: در این فیلم شاهد ظهور یک سرباز ارتش باشید که وقتی به سرنوشت خود پی می برد، به اولین ابر سرباز هند تبدیل می شود که برای مبارزه با تروریست ها ساخته شده است.
...او با شیاطین درونی و دشمنان بیرونی خود می جنگد.
خلاصه داستان: خوابگاه عشق که در پسزمینهی تپندهای روستایی شمال هند قرار دارد، سفر پرتلاطم یک زوج جوان با روحیه را دنبال میکند که توسط یک مزدور بیرحم شکار میشوند.
خلاصه داستان: دکتر موربیوس که به طور خطرناکی مبتلا به یک اختلال خونی نادر است، و مصمم به نجات دیگرانی است که از سرنوشت او رنج می برند، دست به یک قمار ناامیدانه می زند. چیزی که در ابتدا موفقیت بنیادین به نظر می رسد به زودی خود را نشان می دهد که درمانی بالقوه بدتر از بیماری است.
خلاصه داستان: داستان به چند سال در اجمر برمی گردد. جایی که پریتویراج مورد احترام کل رژیمش است که می توانند برای او بمیرند. در حالی که در کانوج، شاهزاده خانم سانیوگیتا عاشق او است، پریثویراج تصمیم می گیرد به میرحسین و معشوقش چیترالخا که برادرش غوری است، پناه دهد. این امر غوری را عصبانی می کند ...