خلاصه داستان: داستان فیلم درباره جوانی کشاورز و تحصیل کرده است که همیشه به مردم کمک می کند.هنگامی که او عاشق “بوجی” می شود و آنها تصمیم به ازدواج میگیرند، پدر دختر مخالفت میکند و شرایط عجیب و غریبی را برای خواستگار میگذارد و ….

خلاصه داستان:    یک بوکسور پرتلاش و سخت‎کوش به نام شروان که از طبقه‎ی اجتماعی پایین در هند می‎باشد ، سعی و تلاش می‎کند تا توان و شایستگی خود را در دنیای بوکس نشان دهد. اما…

خلاصه داستان: راجندرا پوناپا باید تمام تلاش خود را برای محافظت از خانواده‌اش انجام دهد، زمانی که اسکلت‌هایی از گذشته‌شان به سراغشان می‌آیند.

خلاصه داستان: چولبال پاندی ( سلمان خان ) یک پلیس وظفه شناس هست که به تازگی به همراه همسرش “راجو پاندی، به شهری جدید در هندوستان ( کانپور ) منتقل می شود و میخواهد در آنهجا زندگی خوبی را آغاز کند اما در این شهر اتفاقات ناگواری مانند قتل ، ادم ربایی ، تجاور و .. اتفاق می افتد و...

خلاصه داستان: این فیلم با الهام از کتاب "به سادگی پرواز کنید" داستان ندوآماران راجانگام است که نزد دوستانش به نام مائرا ، پسر یک معلم شناخته می شود ، که قصد دارد انسان عادی را به پرواز درآورد و بیشترین صنعت سرمایه در جهان را با کمک به دوستان ، خانواده و قدرت محض او خواهد بود...

خلاصه داستان:  در فیلم وقتی هری سجال را ملاقات کرد یک دختر گجراتی به اسم سجال گوپتا میخواهد به اروپا سفر کند او در این راه با هری آشنا میشود و داستان فیلم درباره چگونگی برخورد و عاشق شدن آنهاست…

خلاصه داستان: ویکرام یک پلیس 30 ساله است که گذشته تراژیکی داشته و هر از گاهی حمله های عصبی به وی دست می دهد. دختری به نام پریتی به طرز مرموزی دزدیده می شود و ویکرام تصمیم می گیرد این پرونده را به هر قیمتی حل کند ولی خیلی زود دوست دختر وی نیز به همان روش ربوده می شود و کار سخت تر می شود…

خلاصه داستان: داکاد پاندی (سلمان خان) پلیس ایالتی میباشد که گروهی از دختران ربوده شده رو با کمک برادرش ماکاچاند پاندی (ارباز خان) آزاد میکند، اما مشخص میشود که این کار توسط کسی برنامه ریزی شده که دشمن سابق داکاد پاندی است و...

خلاصه داستان: یک پسر تامیلی با دختری از بیهار آشنا می شود، آنچه در ادامه می آید داستانی عاشقانه برای قرن هاست. روایتی غیرخطی از دو عاشقانه که به موازات هم از خطوط زمانی متفاوت پیش می روند.

خلاصه داستان: 1993 بمبئی توسط 14 انفجار پشت سر هم لرزید که تصویر شهر را برای همیشه تغییر داد کبیر شروف موفق شد این پرونده را ظرف دو روز حل کند اما از اینکه ذهن استاد عمر حافظ و بلال از شهر فرار کردند احساس گناه می کند. عمر حافظ در طول سال ها حملات زیادی را انجام داد. در کشور و یک شبکه سلولی خواب را به رهبری پسرش ریاض حافظ تشکیل داد. سالها بعد هویت جعلی ریاض در جیسالمر ردیابی می شود، جایی که تیمی به رهبری DCP ویر سوریاوانشی برای دستگیری او می رود و با دستگیری عالم اموات ریاض تکان می خورد و عمر از بلال می خواهد که برگردد...