خلاصه داستان: دارکمن و دورانت برمی گردند و مثل همیشه از هم متنفرند. دورانت این بار قصد دارد تجارت مواد مخدر شهر را با استفاده از تسلیحات پیشرفته به دست بگیرد. دارکمن باید وارد عمل شود و یک بار برای همیشه جلوی دورانت را بگیرد.
خلاصه داستان: جان مککلین و صاحب فروشگاه هارلم توسط تروریست آلمانی سایمون در شهر نیویورک هدف قرار میگیرند، جایی که او قصد دارد از ساختمان فدرال رزرو غارت کند.
خلاصه داستان: «نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
خلاصه داستان: فیلم درباره سه پسر جوان است که برای زنده ماندن در حومه شهر تلاش میکنند.
نام فیلم از جملهای که اول فیلم توسط یکی از آنها گفته میشود برداشته شده: La haine attise la haine!؛ تنفر، تنفر ایجاد میکند.
خلاصه داستان: تنها بازمانده یک تیراندازی در اسکله داستان این است که چگونه یک جنایتکار بدنام بر اتفاقاتی که با ملاقات پنج جنایتکار در یک صف ظاهرا تصادفی پلیس شروع شد، تأثیر گذاشت.
خلاصه داستان: رابرت راث، هیتمن حرفهای، میخواهد چند قرارداد دیگر را قبل از بازنشستگی انجام دهد، اما میگل بین، هیتمن تازهوارد جاهطلب بیوجدان به کشتن اهداف راث ادامه میدهد.
خلاصه داستان: Bad Boys زمانی که کارآگاه مایک لوورلی (ویل اسمیت) و مارکوس برنت (مارتین لارنس) در انجام وظیفه بودند هروئین مصادره شده به ارزش یکصد میلیون دلار از بازداشت پلیس خارج شده است.
مواد مخدر گمشده اکنون تهدید به تعطیلی بخش مواد مخدر اداره پلیس میامی است.
وقتی تحقیقات مواد مخدر کشنده شد، قاتلان تنها شاهد، یک خبرچین زیبای پلیس (چای لئونی) و دوست نزدیک پسرها را می ربایند، که این عمل کارها را شخصی می کند.