خلاصه داستان: ده هزار انسان در زمین باقیمانده و مجبور شدهاند که به علت هوای سمی کره زمین، در سیلوهای غولپیکر زیرزمینی که عمقی به میزان صدها طبقه دارند، زندگی کنند.
خلاصه داستان: لوئیز، یک بروکلینی بی هدف، 28 ساله، به تازگی مجرد، به نوعی یک نوازنده، افسرده بدون اعتراف به آن، در حالت مستی در حالی که یک کار احمقانه انجام می دهد به زمین می افتد و لگنش می شکند...
خلاصه داستان: فران دوست دارد به مردن فکر کند. این حس به زندگی آرام او می آورد. وقتی او پسر جدید را در محل کار می خنداند، به چیزهای بیشتری منجر می شود...
خلاصه داستان: یک عاشقانه خطرناک و محبت آمیز بین مردی که زمانش پس از کشته شدن توسط معشوق محبوبش متوقف می شود و زنی که خاطره زندگی قبلی خود را از دست می دهد و زمانش بی انتها می گذرد.