خلاصه داستان: مهمترین خانواده در هیکوری ویل ،"هیکوریها" ، یعنی کلانتر "جیم" و دو پسرش "لئو" و "اولین" هستند. کوچکترین پسر او "هارولد" به اندازه کافی قوی نیست که بتواند با بردارانش رقابت کند ، به همین دلیل از عقل خود برای بدست آوردن احترام پدر و عشق "مری" استفاده می کند...
خلاصه داستان: زن جوانی با ارسال پیامک های عاشقانه به شماره تلفن همراه قدیمی نامزدش تلاش می کند تا از درد مرگ نامزدش بکاهد و با مردی که شماره دوباره به او اختصاص داده شده ارتباط برقرار می کند…
خلاصه داستان: داستان این فیلم دربارهٔ دو دوست به نام بهرام (پژمان جمشیدی) و ساسان (سام درخشانی) است. ساسان در برزیل زندگی کرده و بهرام نیز میخواهد مقیم برزیل شود...
خلاصه داستان: خبرنگارى الکلى به نام « چاک » ( داگلاس ) ، در آلبیوکرکى نیومکزیکو کار مىکند و انتظار فرصتى را مىکشد تا موفقیت گذشتهى خود را بار دیگر بازیابد . خیلى زود مردى ( بندیکت ) در غارى گرفتار مىآید و « چاک » متوجه مىشود که فرصت مورد نظرش را به دست آورده است ...
خلاصه داستان: گروهی از بازیگران سیار به شهری ساحلی در جنوب ژاپن وارد می شوند. "کوماجورو آراشی" رهبر سالخورده گروه به دیدار عشق قدیمی خود "اویوشی" و پسرش "کیوشی" می رود در حالیکه "کیوشی" تصور می کند او دایی اش است. بازیگر زن اصلی گروه "سومیکو" به او حسودی کرده و تصمیم به تحقیر رئیسش می گیرد...