خلاصه داستان: یک مدیر تبلیغاتی در شهر نیویورک پس از اینکه توسط گروهی از جاسوسان خارجی با یک مامور دولتی اشتباه گرفته می شود، فرار می کند و عاشق زنی می شود که به وفاداری او شک می کند.
خلاصه داستان: پس از خیانت به یک شاهزاده یهودی و فرستاده شدن به بردگی توسط یک دوست رومی در اورشلیم قرن اول، او آزادی خود را باز می یابد و برای انتقام برمی گردد.
خلاصه داستان: گروهی از بازیگران سیار به شهری ساحلی در جنوب ژاپن وارد می شوند. "کوماجورو آراشی" رهبر سالخورده گروه به دیدار عشق قدیمی خود "اویوشی" و پسرش "کیوشی" می رود در حالیکه "کیوشی" تصور می کند او دایی اش است. بازیگر زن اصلی گروه "سومیکو" به او حسودی کرده و تصمیم به تحقیر رئیسش می گیرد...