خلاصه داستان: The Best Years of Our Lives ( بهترین سال های زندگی ما ) سه جانباز جنگ جهانی دوم، دو نفر از آنها آسیب دیده یا معلول، به خانه در غرب میانه آمریکا برمی گردند و متوجه شوند که خود و خانواده هایشان به طور جبران ناپذیری تغییر کرده اند.

خلاصه داستان: « هارولد » ( لوید ) به دنبال تهدیدهاى نامزدش ( دیویس ) رهسپار لس آنجلس مى‏ شود تا پول پارو کند اما به جایى نمى‏ رسد. تا این که دختر خود را به شهر مى‏ رساند. و ...

خلاصه داستان: پس از اصابت صاعقه، بری آلن از کما بیدار می شود و متوجه می شود که به او قدرت سرعت فوق العاده، تبدیل شدن به فلش و مبارزه با جنایت در شهر مرکزی داده شده است.

خلاصه داستان: مهمترین خانواده در هیکوری ویل ،"هیکوریها" ، یعنی کلانتر "جیم" و دو پسرش "لئو" و "اولین" هستند. کوچکترین پسر او "هارولد" به اندازه کافی قوی نیست که بتواند با بردارانش رقابت کند ، به همین دلیل از عقل خود برای بدست آوردن احترام پدر و عشق "مری" استفاده می کند...

خلاصه داستان: پس از یک تراژدی خشونت آمیز که زندگی دو زوج را به روش های مختلف تحت تاثیر قرار می دهد...

خلاصه داستان: دو برادر جوان وقتی متوجه می شوند که پدرشان مهم ترین مرد محل کارش نیست، عصبانی می شوند.

خلاصه داستان: یک مامور مخفی انتقام یک قاتل زنجیره ای را از طریق یک سری دستگیری و آزادی می گیرد.

خلاصه داستان: خبرنگارى الکلى به نام « چاک » ( داگلاس ) ، در آلبیوکرکى نیومکزیکو کار مى‏کند و انتظار فرصتى را مى‏کشد تا موفقیت گذشته‏ى خود را بار دیگر بازیابد . خیلى زود مردى ( بندیکت ) در غارى گرفتار مى‏آید و « چاک » متوجه مى‏شود که فرصت مورد نظرش را به دست آورده است ...

خلاصه داستان: گروهی از بازیگران سیار به شهری ساحلی در جنوب ژاپن وارد می شوند. "کوماجورو آراشی" رهبر سالخورده گروه به دیدار عشق قدیمی خود "اویوشی" و پسرش "کیوشی" می رود در حالیکه "کیوشی" تصور می کند او دایی اش است. بازیگر زن اصلی گروه "سومیکو" به او حسودی کرده و تصمیم به تحقیر رئیسش می گیرد...

خلاصه داستان: یک پلیس بی رحم “ویکرام” زمانی که متوجه میشود گروه خلافکاری در خیابان های چنای قانون و نظم را به هم ریخته اند، گروه ویژه ای تشکیل می دهد تا درس عبرتی به آن ها بدهد…