خلاصه داستان: تابستان سال 1959 در Castlerock، Oregon است و چهار پسر 12 ساله - گوردی، کریس، تدی و ورن - دوستان جدیدی هستند. پس از اطلاع از مکان عمومی جسد پسر محلی که چند روزی است مفقود شده است، برای دیدن آن به جنگل میروند. در طول مسیر، آنها در مورد خود، معنای دوستی و نیاز به ایستادگی برای آنچه درست است، یاد می گیرند.
خلاصه داستان: فیلم شامل سه قصهٔ متمایز است که به وسیلهٔ بروز یک سانحهٔ تصادف رانندگی در مکزیکو سیتی به یکدیگر پیوند مییابند و در عین حال هر یک از سه داستان فیلم بطور مستقل نیز، بازتابهایی از جفاکاری انسانها نسبت به یکدیگر و همینطور نسبت به حیوانات (سگها) در خود دارند و نشان میدهند که چگونه زندگی در تاریکی و تباهی جریان دارد.
خلاصه داستان: وقتی به هوارد بیل، مفسر خبری کهنه کار شبکه ی تلویزیونی UBS تذکر می دهند که آمار تماشاگران برنامه اش افت کرده، در برنامه ی خبری زنده اش اعلام می کند که در برنامه ی بعدی مغزش را متلاشی خواهد کرد…
خلاصه داستان: هفتم اکتبر سال ۱۹۵۷. «سرهنگ ماتیو» (مارتن) و سربازان چترباز تحت فرماندهی او، ساختمانی را که «علی» (حجاج)، آخرین رهبر سازمان آزادی بخش الجزایر، در آن مخفی شده، محاصره می کنند. با نزدیک شدن زمان حمله ی سربازان، علی وقایع چند سال گذشته را به یاد می آورد…
خلاصه داستان: ارتش روسیه یک کاشف را به سفری به بیابان برفی سیبری می فرستد. او در آنجا دچار حادثه شده و توسط یک شکارچی خشن نجات یافته و با او که یک شکارچی باتجربه محلی است دوست می شود.
سالها بعد هنگامی که او به عنوان رئیس یک گروه بزرگتر بازمیگردد، دوستی خود را با مرد جنگلی تجدید میکند.
شکارچی در مییابد که وقتی کاشف او را به سمت تمدن همراهی میکند،اطلاعات طبیعت به او کمک نمیکنند.
خلاصه داستان: سدیک، جوانی سرکش است که در دانشگاه به فعالیتهای سیاسی مشغول بوده و تبدیل به یک خبرنگار جناه چپ در دهه 70 می شود، در حالی که پدرش دوست داشته او مهندس کشاورزی شده و کنترل مزرعه خانوادگی شان را به عهده بگیرد.
در صبح 12 سپتامبر سال 1980 وقتی کشور درگیر یک کودتا است آنها نمی توانند خود را به بیمارستان و پزشک برسانند و...
خلاصه داستان: یک مرد کارشناس آب و هوا با اکراه فرستاده می شود تا داستانی در مورد "موش" پیش بینی کننده هوا (به قول خودش) را پوشش دهد. این چهارمین سال حضور وی در این ماجرا است و هیچ تلاشی برای مخفی کردن ناامیدی خود نمی کند. با بیدار شدن از روز "بعد" او متوجه می شود که روز Groundhog دوباره ، و دوباره ، و دوباره است. ابتدا او از این به نفع خود استفاده می کند ، سپس متوجه می شود که او محکوم است که همیشه در همان مکان بگذراند ، و ببیند همان افراد هر روز همان کار تکراری را می کنند.
خلاصه داستان: زن جوانی که با همسر و مادر شوهرش زندگی میکند زندگی شاد و خوبی دارد، اما یک شب در مهمانی همسرش عصبانی شده و جلوی مهمانان به او سیلی میزند. زن که حس میکند عزت خود را از دست داده به دنبال احقاق حق خود است ، در ادامه زنان دیگری که در حق آنها نیز ظلم شده است وارد می شوند و ….
خلاصه داستان: جیمز باند مأمور میشود تا یک بانکدار را که پولهای سازمانهای تروریستی را در بازار جهانی سرمایهگذاری میکند متوقف کند و این گروه را سرنگون سازد. باند میبایست در بازی پوکر که در کازینو رویال با لو شیفره میکند برنده شود و ...
خلاصه داستان: کروئلا که به عنوان پیش درآمد (101) برای 101 Dalmations عمل می کند، در لندن در دهه 1970 در جریان حرکت پانک راک اتفاق می افتد و از شخصیت استلا (اما استون) پیروی کرده و سعی می کند در صنعت مد ظاهر شود. او تحت نظر بارونس کینه توز و سلطه گر فون هلمن (اما تامپسون) قرار می گیرد و به سرعت اسرار را می آموزد که او را در مسیر تبدیل شدن به شرور کروئلا د ویل پیش می برد...